حال مستم

چه سخت میگذرد روزها و شبهایی که نمیدانم هنوز دوستم دارد یا نه..هنوز به من فکر میکند یا نه...روزها و شبها فقط میگذرد.. بی او.. در بی خبرینمیدانم آیا برای او هم سخت است فراموش کردن من...حال خوشی ندارم.... بغض و بغض و اشکهایی که گاهی بر روی گوشی میچکد.اما نمیدانم دلیل اینکه گاهی بمن پیام میدهد.او ذره ذره مرا میکشد و خود بیخبر است+ نوشته شده در  پنجشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 22:53&nbsp توسط بیتا  |  حال مستم...ادامه مطلب

هنوز چشمای من بیهوده بازه به روی این جهان سرد و خاموش کجاس اون روزهای خوب و روشن؟ امیدی که ازش میگفتی پس کوش؟ شبا تاریکه و روزا سیاهه نفس خشکیده انگار توی سینه تو هم درد منو انکار کردی تو هم گفتی که دنیامون همینه ازت خسته ام دروغ آخرم بود که شاید زند حال مستم...ادامه مطلب

به تو گفتم خیالت عاشقم کرد

تو گفتی که خیالت هم دروغه

برات گفتم که حال من خرابه

تو گفتی حس و حالت هم دروغه

تموم روز و شب هام غرق غم بود

تو فکر کردی که بی روی تو شادم

تو آتیش و عذاب و رنج بودم

خیال کردی که دل بر غیر دادم

شده کار تو افکار پریشون

میدونم این همش تقصیر من بود

تو خوشبختی اگه آرش نباشه

تموم خنده هات در گیر من بود

خیال کن روزگارم روبراهه

خیال کن حقمه تنها بمونم

خیال کن عاشقم بودی ولی من

شاید قدر تورو هرگز ندونم

حال مستم...

تنم یخ زده است مانند روحم

چشماتم یخ زده است مانند دلم

خیره به گوشی بدنبال چه میگردم؟؟؟

باز هم تردید...باز هم افکار پریشان

باز هم جمعه ی لعنتی

راستی چندمین جمعه ست که اینچنین گذشته و حال دلم خوب نیست و پاسخش باز هم درست میشود است؟؟!!!

چندمین جنگ عقل و دلم است

نمیدانم فقط باز هم حال دلم بد است...

گوشیه لعنتی

حال مستم...

حال مستم...

نازنینم..عشقم.. امیدم.. نکند نا مهربانیهایم را بپای کم شدن عشقم بگذاری؟ هرگز چنین نخواهد شد. میدانم این روزها تو درگیر تر از منی.. هر بار بهانه گرفتم با خود مرور کن.. بگو.. بیتا دلتنگ شده.. بیقرار شده.. عاشقتر شده مقصر هوای پاییز است که منه سرما حال مستم...ادامه مطلب

او مال من نبود و نیست و نخواهد شد.

او در آغوش دیگریست تنها خاطراتش مرا آزار میدهد و تکرارش نابودم میکند.

او خود نیز میداند و در دل به سادگی ام میخندد. که باز هم باورش کرده ام و حرفهایش را میپذیرم.

او کیست؟؟ نمیدانم. من از او هیچ چیز نمیدانم..

صبحها عشقش میشوم و سخن از تحمل است و شبها ناپدید و در آغوش دیگری از ماندن میگوید..

جنگ.... دعوا.... بوسه

جنگ ... دعوا.... میخواهم بمانی..

جنگ .. دعوا.... بی تو نمیتوانم... میمیرم.

حال مستم...

بازم شب... بازم حس غریب تنهایی... بازم اشتیاق بوی تو... بازم نیاز به تو

نداشتنت چه بیرحمانه بهم زخم میزنه... گوش کردن به ترانه هایی که حکایت از حال منه... چه نفسگیر حالمو بد میکنه...

طاقتم کم شده... هر روز و شب بیشتر دلتنگتر و ناامیدترم..

از  نصیحت دیگران برای آیندم.. از همه چی خسته ام.

حال مستم...

 پشت هر مرد موفق زنی است که صبح ها قبل از همسرش از خواب بیدار میشود ، برایش صبحانه آماده میکند و با بوسه و آرزوهای خوب به خدا میسپاردش...که بعد از رفتنش ، با عشق لباس هایش را اتو میکند و با عطری که دوست دارد روی چوب لباسی می آویزد...وقتی ظهر شد حال مستم...ادامه مطلب

امروز هوای دلم ابریست... دلتنگ دلتنگم... طوری که با شنیدن صدایت بغض کردم... خودت را خواستم بوی تنت را... صدای گیتار نواختنت و خواندنت را... زندگی ام شده تکرار خاطراتم با تو... میدانم تو هم مثل من از تکرار و یادآوری خاطراتمان سیر نمیشوی... میدانم حال مستم...ادامه مطلب